بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا کدامند؟ چگونه از هر کدام در بازاریابی دیجیتال بهره ببریم؟

5.0/5 rating (2 votes)

بازاریابی درونگرا و برونگرا مفاهیمی است که از گذشته در بازاریابی مورد بحث بوده و هر کدام مزایا و معایب مربوط به خود را دارند. این دو مفهوم شاید در ابتدا ناآشنا به نظر برسد، اما همه ما در زندگی روزمره بارها با آن برخورد داشته ایم.

آگهی‌های تبلیغاتی در تلویزیون، بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابان‌ها و پیامک‌ها و ایمیل‌های تبلیغاتی همگی نمونه‌ای از بازاریابی برونگرا در زندگی روزمره است؛ از طرف دیگر، هنگامی که دوستی محصولی را به ما پیشنهاد می‌دهد، در شبکه‌های اجتماعی با محتوای یکی از کسب‌وکارها مواجه می‌شویم یا هنگامی که در گوگل به دنبال یک محصول می‌گردیم، نمونه‌هایی از بازاریابی درونگرا هستند.

اگرچه بازاریابی درونگرا و برونگرا هردو مفاهیم کلی برای بازاریابی به شمار می‌روند، اما می‌توانیم نمونه‌هایی از این بازاریابی را در استراتژی‌های دیجیتال مارکتنیگ نیز مشاهده کنید. در این مقاله می‌خواهیم درباره بازاریابی برونگرا و درونگرا صحبت کنیم و این دو استراتژی را با یکدیگر مقایسه کنیم و در نهایت استفاده از آن در بازاریابی دیجیتال را بررسی کنیم.

اگر شما هم به بحث‌های مربوط به بازاریابی علاقه دارید یا به دنبال یک استراتژی مناسب برای بازاریابی کسب‌وکار خود هستید، پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را از دست ندهید.

بازاریابی برونگرا (Outbound Marketing) چیست؟

بازاریابی برونگرا که در گذشته به عنوان تنها نوع بازاریابی شناخته می‌شد، در واقع همان بازاریابی سنتی است که در آن کسب‌وکار با تبلیغات مستقیم، خود را به گروه عظیمی از مخاطبان معرفی می‌کند که لزوما همگی مخاطبان هدف نیستند.

در این نوع بازاریابی، مشتری به دنبال کسب‌وکاری مانند کسب‌وکار شما نیست، بلکه به واسطه تبلیغات مستقیم با کسب‌وکار شما آشنا می‌شود؛ در اصل می‌توان گفت که در بازاریابی برونگرا، این کسب‌وکار است که به دنبال جذب مشتری می‌رود و سعی دارد تا از طریق تبلیغات، توجه مشتری را به خود جلب کند.

تبلیغاتی که در بین برنامه‌های تلویزیونی مشاهده می‌کنید، بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابان‌ها، پیامک‌ها و ایمیل‌های تبلیغاتی، تبلیغات در مجله‌ها و روزنامه‌ها، تراکت‌های تبلیغاتی، تبلیغات بنری در سایت‌های مختلف و بازاریابی موتورهای جستجو(SEM) همگی جزوی از بازاریابی برونگرا به حساب می‌آیند.

مزایا و معایب بازاریابی برونگرا

بازاریابی برونگرا می‌تواند به سرعت به برندسازی شما کمک کند. با کمک بازاریابی برونگرا و تبلیغات مستقیم می‌توانید سریع‌تر از آنچه که انتظار دارید دیده و شناخته شوید و برند شما به یک برند نام‌آشنا در بین مردم تبدیل شود. پس اگر در ابتدای کار هستید و می‌خواهید به سرعت میزان آگاهی از برند خود را افزایش دهید، استراتژی‌های بازاریابی برونگرای خود را بهبود بخشید.

یکی از معایب بازاریابی برونگرا، هزینه بالای آن است. اغلب کسب‌وکارها بودجه لازم برای ساخت آگهی تبلیغاتی یا اجاره بیلبورد را ندارند؛ اما توجه داشته باشید که راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که به کمک آن می‌توانید استراتژی بازاریابی برونگرا خود را پیاده‌سازی کنید.

به عنوان مثال، اگر صاحب یک رستوران کوچک هستید که تنها یک شعبه دارد، تبلیغات تلویزیونی گزینه مناسب و کارآمدی برای شما نخواهد بود و به جای آن می‌توانید از پخش تراکت یا تبلیغات پیامکی برای افراد نزدیک کسب‌وکار خود استفاده کنید که هم اثربخشی آن برای شما بیشتر خواهد بود و هم هزینه کمتری نسبت به تبلیغات تلویزیونی دارد.

یکی دیگر از معایب اصلی بازاریابی برونگرا که باعث شده است در ۱۰ سال گذشته، این روش‌ها کارکرد خود را از دست بدهند، عدم توجه مخاطبان به این نوع تبلیغات است. مخاطبان معمولا این گونه از تبلیغات را آزاردهنده می‌دانند و پس از مدتی شروع به نادیده‌ گرفتن می‌کنند.

به عنوان مثال وقتی وسط پخش یک برنامه تلویزیونی، آگهی تبلیغاتی پخش می‌شود، معمولا افراد آن چند دقیقه را صرف انجام کارهای دیگر می‌کنند تا دوباره برنامه مورد علاقه آن‌ها شروع شود؛ مشابه همچین اتفاقی برای تبلیغات بیلبوردی نیز می‌افتد. پس برای بهتر دیدن شدن چنین تبلیغاتی، حتما باید محتوایی جذاب و خلاقانه به کاربر نمایش دهیم تا بتوانیم نظر کاربران را جلب کنیم.

همچنین نباید تبلیغات شما به گونه‌ای باشد که موجب آزار کاربر شود. معمولا افراد از دریافت پیامک‌های تبلیغاتی و ایمیل‌های اسپم حس خوبی نخواهند داشت و آمارها نشان می‌دهد که بسیاری از این پیامک‌ها و ایمیل‌ها، بدون آنکه خوانده شوند، پاک می‌شوند.

موضوع دیگری که باید در رابطه با بازاریابی برونگرا به آن توجه داشته باشید، به خصوص درباره تبلیغات اینترنتی، پدیده‌ای به نام Banner Blindness است. با گسترش استفاده از تبلیغات بنری، کم‌کم کاربران با صفحاتی پر از تبلیغات مواجه شدند و حاشیه صفحات پر از بنرهای تبلیغاتی شد. مغز انسان به مرور این موضوع را درک کرد و شروع به نادیده‌گرفتن حاشیه صفحات، یعنی محل اصلی برای تبلیغات، کرد و می‌توان گفت که امروزه اغلب کاربران به صورت ناخودآگاه، توجه‌ای به بنرهای تبلیغاتی در حاشیه صفحات نخواهند داشت.

همین موضوع باعث شد که افراد به دنبال شیوه‌های جایگزین برای بازاریابی، به خصوص بازاریابی دیجیتال باشند؛ زیرا تکنیک‌های بازاریابی برونگرا دیگر مانند سابق موفق نبود و اغلب کاربران آن را نادیده می‌گرفتند. در این مرحله بود که مفهومی تحت عنوان بازاریابی درونگرا شکل گرفت.

بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing) چیست؟

بازاریابی درونگرا مفهموم نسبتا جدیدی در بازاریابی به حساب می‌آید که در آن کسب‌وکارها سعی دارند با روش‌های غیرمستقیم، مشتریان را به سمت خود جذب کنند. در بازاریابی درونگرا، کسب‌وکارها با ایجاد محتوای جالب و جذاب، به دنبال جذب نظر مشتریان خود هستند.

بازاریابی درونگرا، از حالت سنتی بازاریابی فاصله گرفته است و به دنبال تبلیغات مستقیم نیست؛ بلکه با ایجاد محتوایی جذاب و کاربردی برای مشتریان، به دنبال جذب آن‌ها به سمت کسب‌وکار خود است. این روش از بازاریابی، به خصوص برای کسب‌وکارهای اینترنتی و افرادی که به دنبال بازاریابی دیجیتال هستند، بسیار مناسب‌تر و کارآمدتر است.

بازاریابی محتوا و ایجاد پست‌های وبلاگ، فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، ساخت اینفوگرافی‌ها، ارسال ایمیل خبرنامه و بهینه‌سازی سئو همگی مثال‌هایی از بازاریابی درونگرا هستند.

می‌توان گفت که در بازاریابی درونگرا، ما به دنبال کاربران نیستیم، بلکه مشتریان هدف ما، خود به دنبال ما می‌آیند؛ در بازاریابی درونگرا با ایجاد محتوای جذاب و ارائه آن، سعی در جذب کاربران هدف خود داریم. این به این معنی است که تبلیغات شما در معرض دید همه افراد قرار نمی‌گیرد، بلکه تنها آن دسته از کاربران که به دنبال کسب‌وکاری مثل شما هستند، جذب محتوای شما شده و مراحل بعدی قیف فروش را طی می‌کنند.

از بازاریابی درونگرا معمولا در تکنیک‌های دیجیتال مارکتینگ و تبلیغات اینترنتی استفاده می‌شود؛ زیرا امروزه افراد برای حل مشکلات و پیدا کردن پاسخ سوال‌های خود بیشتر از هر زمان دیگری به سراغ اینترنت می‌آیند؛ حال می‌توانید محتوایی مناسب در جهت نیاز مخاطبانتان ایجاد کنید و آن‌ها را جذب کسب‌وکار خود کنید.

مزایا و معایب بازاریابی درونگرا

در حال حاضر، تکنیک‌های بازاریابی درونگرا اثربخشی بیشتری نسبت به بازاریابی برونگرا دارند؛ همین موضوع باعث شده است که بسیاری از کسب‌وکارها به بازاریابی درونگرا رو بیاورند. علاوه‌براین؛ هزینه‌های بازاریابی درونگرا نسبت به برونگرا کمتر است و همین موضوع باعث شده است که کسب‌وکارهایی که از پس هزینه‌های تبلیغات تلویزیونی و بنری برنمی‌آیند، به سراغ بازاریابی درونگرا بیایند.

اما باید توجه داشته باشید که بازاریابی درونگرا در مقایسه با بازاریابی برونگرا، احتیاج به صرف زمان بیشتری دارد. در بازاریابی برونگرا شما تبلیغات خود را در معرض دید مخاطبان بسیار زیادی قرار می‌دهید؛ اما در بازایابی درونگرا باید صبر کنید تا مخاطب به سراغ شما بیایید.

تفاوت بین بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا

بارز‌ترین تفاوت بین بازاریابی درونگرا و برونگرا را می‌توان اینگونه توصیف کرد؛ در بازاریابی برونگرا شما به دنبال مشتریان خود می‌روید و خود را به آن‌ها نشان می‌دهید؛ اما در بازاریابی درونگرا، مشتریان خود در مواقع نیاز به سراغ شما می‌آیند.

فرض کنید شما صاحب یک رستوران کوچک هستید. هنگامی که تراکت‌های تبلیغاتی را بین مردم پخش می‌کنید و تبلیغ رستوران خود را می‌کنید، در اصل دارید یک بازاریابی برونگرا انجام می‌دهید؛ حال فرض کنید که یک وب‌سایت برای رستوران خود راه‌اندازی کرده‌اید و در آن به معرفی رستوران خود، منو غذاها پرداخته‌اید و بخشی را به معرفی غذاهای ملل اختصاص داده‌اید.

هنگامی که کاربران به دنبال دستور پخت غذاهای بین‌المللی در اینترنت هستند، با وب‌سایت شما مواجه خواهند شد و متوجه می‌شوند که شما اینگونه غذا را در رستوران خود سرو می‌کنید و با احتمال بالایی به سراغ شما خواهند آمد. این یعنی بازاریابی درونگرا و جذب مشتری به صورت غیرمستقیم.

استفاده از بازاریابی برونگرا و درونگرا در دیجیتال مارکتینگ

امروزه اغلب کسب‌وکارها به دیجیتال مارکتینگ رو آورده‌اند و بازاریابی دیجیتال یک ضرورت برای کسب‌وکارهاست. حال این سوال به وجود می‌آید که چگونه از تکنیک‌های بازاریابی درونگرا و بازاریابی برونگرا در دیجیتال مارکتینگ بهره ببریم.

همانطور که گفتیم، در دیجیتال مارکتینگ معمولا از بازاریابی درونگرا استفاده می‌شود؛ اما تکنیک‌هایی مثل تبلیغات کلیکی گوگل و تبلیغات بنری در وب‌سایت‌های مختلف را می‌توان به عنوان بازاریابی برونگرا در دیجیتال مارکتینگ استفاده کرد.

در هر دو روش، به صورت مستقیم، محصول یا وب‌سایت خود را به مخاطب نمایش داده‌اید؛ از این رو این تکنیک‌ها جزو تکنیک‌های بازاریابی برونگرا دسته‌بندی می‌شوند. برای آن که بتوانید توجه مخاطب را بیشتر به بنرهای خود جلب کنید، باید طراحی خلاقانه‌ای برای آن داشته باشید یا با عبارت‌های شگفت‌انگیز، کاربر را تشویق به کلیک روی بنر اینترنتی خود کنید.

همچنین می‌توانید از بازاریابی برونگرا به شیوه مدرن‌تری در دیجیتال مارکتینگ استفاده کنید. به جای آن که تبلیغات خود را به صورت مستقیم به همه کاربران نمایش دهید، تبلیغات خود را با توجه به علاقه هر کاربر و به صورت اختصاصی به او نمایش دهید.

با کمک کوکی‌ها می‌توانید این امکان را فراهم کنید تا با علایق کاربران خود آشنا شوید و سپس تبلیغات خود را با توجه به سلیقه کاربر در وب‌سایت‌های دیگر به او نمایش دهید. این تکنیک نسبت به نمایش مستقیم، نرخ کلیک بیشتری را دریافت خواهد کرد و بهینه‌تر است.

سئو و بهینه‌سازی سایت که به عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای دیجیتال مارکتینگ شناخته شده است، جزو تکنیک‌های بازاریابی درونگرا دسته بندی می‌شود. با بهینه‌سازی وب‌سایت، شما هیچگونه تبلیغی را به صورت مستقیم در معرض دید کاربر قرار نداده‌اید؛ بلکه وب‌سایت خود را آماده کرده‌اید تا هنگامی که کاربر به دنبال کسب‌وکاری مثل شماست، به سراغ آن بیاید.

تولید محتوا، چه محتوای متنی چه بصری و ویدیویی، نیز به عنوان یکی از مهم‌ترین تکنیک‌های بازاریابی درونگرا در دیجیتال مارکتینگ به حساب می‌آید که امروزه بسیاری از کسب‌وکارها از آن بهره می‌برند.

در نهایت باید گفت که بازاریابی برونگرا و درونگرا هردو برای کسب‌وکار شما ضروری است. نمی‌توانید تنها به یک شیوه بازاریابی تکیه کنید و از آن بهره ببرید. امروزه بسیاری از کسب‌وکارها از هردو شیوه استفاده می‌کنند.

با کمک تکنیک‌های بازاریابی برونگرا، کسب‌وکار خود را به مردم معرفی کنید و آگاهی از برند خود را بالا ببرید و سپس با کمک تکنیک‌های بازاریابی درونگرا، مخاطبانی که حالا کسب‌وکار شما را تا حدی می‌شناسند، جذب کسب‌وکار خود کنید.