داستان سرایی در بازاریابی محتوا
داستان سرایی موضوع جالب و گستردهای در حوزه بازاریابی است که متاسفانه در کشور ما خیلی جدی گرفته نشده است. داستان سرایی در بازاریابی محتوا تقریبا در کشورهای مطرح در حوزه مارکتینگ به یک اصل تبدیل شده و داستان سرایی را جزء جداناشدنی بازاریابی می دانند. بد نیست که شما هم اطلاعاتی در این حوزه داشته باشید و در بازاریابی کسب و کار خود از آن بهره ببرید.
برای آگاهی از خدمات پشتیبانی سایت مه ویژن روی لینک زیر کلیک کنید. |
داستان سرایی در بازاریابی چیست؟
داستان سرایی در زمینه بازاریابی، هنر پیوند دادن داستان های قوی با نشان تجاری شماست. بخش جالب داستان سرایی، گوناگونی آن است؛ یک داستان می تواند از هر بخش نشان تجاری شما گفته شود: ساختار آن، کمپین های بازاریابی، تجربه کاربر یا از هر هدف دیگر.
داستان سرایی واقعا مفید و مؤثر است. مطالعات نشان داده که مغز انسان اگر از طریق احساس قوی به چیزی متصل باشد، اطلاعات را عیناً در خود نگهداری می کند. برای مثال اگر از شما سؤال کنیم که «لحظه تحویل سال ۹۹ کجا بودید؟»، مطمئن هستم ۹۵ درصد شما به طور روشن آن خاطره را به یاد خواهید آورد.
پس در بازاریابی دیجیتال هم مانند بازاریابی سنتی، برای داستان سرایی برای مشتریان، به دنبال سناریوهای معنی دار، مهم، درگیرکننده و جذاب باشید. اینجاست که بازاریابی محتوا (Content Marketing) از راه می رسد و داستان سرایی را بر عهده می گیرد.
برندنیگ یا برندسازی یکی از شیوه های بازاریابی است که در بازاریابی دیجیتال نیز حضور دارد
بازاریابی محتوا (Content Marketing) تمامی محتواهای شما از هر جنسی که هستند را در بر می گیرد. فرقی نمی کند محتوای شما یک محتوای متنی باشد یا یک محتوای بصری و از جنس عکس، ویدئو، تیزر، موشن گرافی یا اینوگرافی. هر محتوایی که تولید می کنید باید رگه هایی از داستان سرایی را در خود داشته باشد.
یک مثال عالی از داستان سرایی، در یک سطح کوچک مقیاس، یک آگهی گوگل است که برای موتور جستجوی شان تولید شده است. گوگل یک فیلم کوتاه ۳ دقیقه ای درباره مردی در هند تهیه کرده که در آن به نوه اش درباره دوست عزیز دوران بچگی اش می گوید. سپس نوهی پیرمرد منحصراً از موتور جستجوی گوگل برای پیدا کردن آن دوست استفاده می کند و ترتیب یک ملاقات می دهد. به کارگیری از موتور جستجوی گوگل و هدف و احساسات قوی به درستی ارتباط برقرار کرد.
داستان سرایی در بازاریابی باید چگونه باشد؟
روایت خوب، یکی از عوامل موفقیت در بازاریابی محتوایی است. داستان سرایی می تواند در خلق و روایت داستان به کمپین های بازاریابی محتوا کمک کند. بهمنظور ایجاد داستانهای فوقالعادهای که منجر به ایجاد اشتیاق مردم شود، باید بر آنچه مردم دوست دارند بشنوند و به اشتراک بگذارند، تمرکز کنید. در صورتیکه موفق شوید نظر مخاطبان خود را جلب کنید، داستان های شما به سرعت از طریق بازاریابی دهان به دهان (word of mouth) و اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی گسترش می یاید.
برای داستان سرایی دقیق، ترکیبی از فعالیت های بزرگ و کوچک باید اتخاذ گردد. داستان شما بایستی با ثبات باشد و باید در سراسر نقاط اتصال تقسیم شود. از خودتان بپرسید: آیا این استراتژی به داستان سرایی نشان تجاری من کمک می کند؟ آیا به مشتریان من در مورد تجربه داستان کمک می کند؟ مطمئن شوید که اغلب بررسی ها انجام شده است، به این صورت، به روز شدن یا اضافه شدن به نقاط اتصال مختلف می تواند تکمیل شود. با این روش، تمام تعاملات مشتری شما پیغام اصلی یکسانی خواهد داشت.
اگر شما می خواهید ارتباط احساسی، وفاداری و فروش با مشتریان فعلی و آتی را ارتقا دهید، داستان سرایی راه آن است. چه در سطح کوچک، چه در سطح بزرگ، یا هر دو، این چیزی است که می تواند جهت سودآوری به کار رود.
هر چه داستان خود را با مشتریان خود به اشتراک بگذارید، نشان تجاری شما بیشتر رشد خواهد کرد. از اینکه تلخ و زننده باشید، نترسید!
درباره UI و UX سایت چه می دانید؟ در این مقاله به خوبی برایتان اطلاعاتی را گردآوری کرده ایم
تکنیک های داستان سرایی در بازاریابی
همانند بسیاری از موضوعات حوزه بازاریابی، برای داستان سرایی نیز نمی توان یک نسخه را برای همه کسب و کارها پیچید. اما به طور کلی می توان یک سری از تکنیک هایی که در حوزه داستان سرایی در بازاریابی جواب پس داده اند را توصیه کرد که در زیر بیشتر با آنها آشنا خواهیم شد:
۱- داستان های خود را شخصی سازی کنید.
مردم دیگر علاقه ای به خواندن داستان ها و متن های آماده ندارند پس داستان را از دیدگاه خود یا فرد دیگری (با ذکر نام او) بیان کنید. این داستانهای تاثیرگذاری بیشتری دارند. سعی کنید داستان را بهگونه ای نقل کنید که راوی داستان، تا جایی که ممکن است مانند مشتریان،کاربران، یا خوانندگان با دغدغهها و نگرانیهای مشابه با آنها به نظر برسد. این رویکرد برای کمپینهای بازاریابی محتوا که شخصیت اصلی درباره محصولات یا خدمات صحبت میکند، بهترین گزینه است. صحبتهای شخصیت داستان، سوالات احتمالی مردم را پاسخ میدهد.
۲- ساده و صریح هدفتان را بگویید.
شاید چیز های زیادی داشته باشید که بخواهید آنها را در تبلیغات و داستان سرایی های خود بگویید. اما اغلب ساده ترین و موثرترین این موارد توجه افراد را به خود جلب می کند. هرچند همیشه انقدر ساده هم بنظر نمی آید اما ممکن است گاهی اوقات قبل از پیدا کردن یک رویکرد مستقیم، بارها و بارها از یک داستان مشابه استفاده کنید. با یک ویرایش ساده و استفاده از کلمات متقارن و متناسب، به راحتی می توانید در عرض چندین ثانیه توجه افراد را جلب نمایید.
۳- احساسات خواننده را درگیر کنید.
داستان سرایی در بازاریابی نیاز به حس نزدیکی و صمیمی شدن با کاربران دارد. پس سهی کنید داستانی که نقل میکنید، منجر به یک عکسالعمل احساسی از طرف خواننده شود. این احساس میتواند حس نوستالژی، خنده، تحسین یا حتی ترس باشد.
۴- از تاثیر محتوای بصری غافل نشوید.
امروزه دیگر هیچکس دوست ندارد متن های طولانی و خسته کننده درباره مزایای محصولات و خدمات یک شرکت را بخواند. امروزه، پاراگرافبندی و اضافه کردن تعدادی عکس در متن، کافی نیست. محتواهای بصری به خواننده کمک میکند تا بهراحتی و بدون خستگی، داستان شما را بخواند. تصویر، ویدئو، اینفوگرافیک، گیف، اسلاید و … از جمله محتواهای بصری پرکاربرد در داستان سرایی هستند.
حتی در تولید محتوای متنی نیز سعی کنید بصری عمل کنید. لازم است که نوشته ما صحنه ای را در ذهن کاربر بسازد و او عناصر آن صحنه را در ذهن خود بچیند و تصور کند. ما باید از طریق محتوا یک صحنه مشابه در ذهن تمامی کاربران بسازیم. حال خود کاربر با مشاهده محتوا می خواهد درباره آن هرجور که دوست دارد فکر کند، آن را حس کند و برداشت شخصی خود را از آن داشته باشد.
بازاریابی چریکی یکی از شیوه های بازاریابی ارزان و مبتنی بر خلاقیت است